امام احمد بن حنبل رحمه الله علیه با ذکرسند ازقطن بن قبیصه از پدرش روایت نموده که وی ازپیامبر ص شنیده است که گفته= ان العیافه والطرق والطیره =عیافه وطرق وطیره ازسحراست

پیامبر=ص=فرموده عیافه وطرق وطیره ازجادو است وعیافه همان طوری که عوف ان راتفسیر نموده است=زجردادن پرنده است به طوری که پرنده ای راپرواز میدهد تابیند که به کدام سوحرکت می کند وپرنده رادرحرکتش زجرمی دهدبعدازین زجردادن می داندکه کاری که وی به اقدام ان کمربسته است کارپسندیده ومحمود است ویاکاری بدون ستگون ویا اینست که ازحلال زجردادن پرنده اوضاع اینده راپیشگویی می کند واین یک نوع ازجبت است که خودعین جادوگری است بخاطر انکه مادرگذشته مفهوم جبت رابیان داشتیم که جبت کاری است پست وحقیر که ادمی راازراه خق بازمی دارد واین یک تفسیرازتفسیرهای عیافه است وتفسیر دیگراینکه عیافه ازباب تاثیرگذاری درجهت اقدام وعدم ان است وبه این ترتیب درتحت یک نوعی ازسحرداخل میشود وطیر عام ترازعیافه است زیراعیافه بنابرقول عوف که عیافه راتفسیرنموده است تنها به پرنده تعلق وبستگی داردواماطیره اسم عام است به خاطر انکه مشتمل بر تشاوم وتفاول به یک شی ازاشیااست وبیان این مطلب درباب مستقل خواهد امد واماطرق=رمل== این تلفظ ماخوذ از خط شیدن برزمین است خطهای بیشمار وبی قاعده بعدکاهن که ازین خطوط درپیشگویی های خوداستفاده میکندبه این سرعت شدید یک یک خط ویادودو خط انرا محومیکند وبعد خطهای باقی مانده را مینگرد ومیگوید این خطهای که باقی مانده است دلالت به چنین وچنان می کند واین نوع دیگری ازکهانت است وکهانت یکنوع سحراست

 دراین باب دربیان ذبح به غیرالله ووعده ای که درین باره امده است میباشد وذبح به غیرالله شرک است ذبح ریختاندن خون راگوینددرذبح دوامر نهفته است واین دوامرهسته واساس این باب راتشکیل میدهند اول اینکه ذبح به قصدتقرب بوده باشد به هرچیزی که قصد تقرب ان راداشته باشدبدین ترتیب تسمیه به هرگونه وبه هرنیت که بوده باشد حکم ان چنین است تسمیه یعنی نام الله رادروقت ذبح حیوان یادکردن از جهت مفهوم استعانت است زیرابادرین قول که میگویی =باسم الله=یعنی ذبح می کنم به تبریک وکمک جستن به هرنام که الله عزوجل بدان خوانده شده است امانیت بیان کننده مفهوم عبودیت ومقاصد است

بسم الله اهمه چیزبه امراراده الله میشه ازغیرالله نمیشه این اسمان بی سقف به اراده امرالله ایستاده هرچی میشه به اراده امرالله میشه الله رزاق است مامرزوق هستم الله خالق است مامخلوق الله خافظ است مامخفوظ خورشیدبه اراده امرالله دراسمانها ایستاده صفت هایی الله تعالی بی نهایتند

الله تعالی فرموده است=ان الله لایغفران یشرک به ی ویغفرمادون ذلک لمن یشا=محققا الله نمی بخشدشرک اوردن به وی را و می بحشد به غیر ازشرک هرگناهی رابه کسی که بخواهد

بعضی ازعلمااهل علم گفتندان=این شرک ازان درین ایه نفی شدهشده است همانا شرک اکبروشرک اصغر وشرک خفی است وهیچ نوع ازانواع شرک راالله تعالی نمی بخشد مگرتوبه صادقانه واین امربه خاطرانکه گناه شرک بس بزرگ است بخاطرانکه الله عزوجل ذات است افریدگار رزق دهنده وبخشاینده بربندگان خود احسان نموده است پس چگونه قلب ادمی از افریدگار خودبه سوی غیروی روی میاورداین امرمستلزم ان می شود که ادمی باید سخت ازان درهراس بوده باشد وقتی ریاوقسم خوردن به غیر نام الله یابستن تعویذویاحلقه ویابه برنمودن گره بند ویانسبت دادن نعمت ها به غیرالله ازگناهانی محسوب میگردد که بخشیده نشود باید ادمی ازارتکاب این امور سخت بپرهیزد

الله تعالی فرموده=قال هذه ی سبیلی ادعواالی الله علی بصیره اناومن اتبعنی وسبحان الله وماانامن المشرکین=بگواین است راه من دعوت میدهم به سوی الله بابینش منوکسی ازمن پیروی نموده است وپاکی است الله راونیستم من ازمشرکان

این ایه دوفایده دارد=یکی دعوت به سوی توحیدودیگر تنبه وهوش داری براحلاص زیرا بسا از مردم هرچندکه درظاهر به حق دعوت میکنندولی درحقیقت به نفس های خوددعوت میکنند بابینش یعنی ابراهیم علیه السلام بهعلم ویقیقن وشناحت ومعرفت که که داشت دعا کرد ونادانسته برالله تعالی دعانکرد یعنی مردم رابه سوی الله تعالی بابینش علم وفراست عقل دعوت می کنم وکسانی هم که ازمن پیروی نموده اند دعوت کردن حصلت پیروان انبیا علیهم السلام است چون انها نه تنهااز شرک خوف کردن ونه تنها خودرافهمیده وبدان عمل کردند بلکه درپهلوی این دیگران رانیزبه این فضیلت وجیه دعوت نمودند واین کاربرای هرمسلمان یک امرحتمی ولازمی است

امام مالک درکتاب موطا خودروایت نموده است که رسول اکرم فرموده=اللهم لاتجعل قبری وثنا یعبداشتد غضب الله علی قوم اتخذواقبور=پروردگاراقبرمرابتی مگردان که محل عبادت قرارگیرد خشم الله برقومی باد که قبرهای پیامبران شارامسجد گرفتندامام مالکدرکتاب موطا روایت کرده است رسول اکر م فرموده=پروردگاراقبرمرابتی مگردان که محل عبادت قرارگیرد این استعاذه ودعای است از طرف پیامبرازخوف انکه مبادا چنین شودمفهوم این سخن انست که امکان ان دارد که قبر مانند بت پرستش شود غلووسایل پیامبر درین حدیث درمیان ذکروسیله واجتناب ازان وشدت غضب الله رابرفاعل ان بیان داشت واین مطلب رایاداورشد که پایان کارانهایی که به چنین وسایلی دست میزنند این است که قبرها رابه شکل بتی درمیاورند محل عبادت قرار گیردودراین حدیث حاطرنشان ساختن این مطلب است که قبرامکان داردبه صفت وثن  وبت قرار گیرد

کلمه شهادت متضمن چندین مطلب است

1-اعتقادبه چیزی که به ان تکلم میکندوشهادت میدهدواعتقادرابه اعتقادگفته نمی شودتاانکه مبتنی به فهم ویقین نبوده باشد

2-تکلم کردن کلمه شهادت

3-اعلان واظهارکردن کلمه شهادت به طوری که ازباب وجوب به زبان خود اننطق کندوهمچنان شهادت راشهات گفته نمی شود تاانکه دیگران رابه ایمان خودخبرند به این ترتیب مفهوم اشهد چنین می شود اعتقاد دارم وبه زبان می گویم وبه دیگران تعلیم وخبر می دهیم

الله تعالی فرموده است=الذین امنواولم یلبسواایمانهم بظلم اولئک لهم الامن وهم مهتدون=معنی انهاییکه ایمان اوردندواغشته نساختند ایمان خودرابه ظلم به شرک ان جماعه ایشان راست ایمنی وایشانند راه یافتگان

این باب بیانگرفضیلت توحیداست یعنی به هراندازه که بنده درجهت تحقق توحیدکوشش نمایدواعمال رامبتنی برتوحیدباشداجرانماید بهمان اندازه راه

خودرابه داخل جنت نزذیکتر میسازد به همین لحاظ امام محمد بن عبدالوهاب ایه سوره انعامرادرین جاذکرکردمفهومظلم درین ایه کریمه الذین امنواهماناشرک است چنانچه در حدیث که درصحیحن ازابن مسعود روایت شده امده است وقتی اصحاب کرام این ایه رابا اهمیت زیادی تلقی نموده گفتند =ای رسول الله کدام یکی از ما نیست که به که به خودظلم نکرده باشد رسوالله درباره ای این ایه فرمودند(مراب ظلم چنین نیست ک شما از این ایه برداشت کرده اید بلکه مراد ب ظل (در این ایه)همانا شرک است ایا به این قول بنده ای صالح(حضرت لقمان)گوش فرانداده اید که گفته است(ان الشرک لظلم عظیم)لقمان(13/31)محققا شرک ظلم بسیار گاه بزرگیست                                 باتشکر اربابی

مولف.فضیله الشیخ صالح بن عبدالعزیز محمدبن ابراهیم ال شیح .وزیرشئو.ن اسلامی کشورعربستان سعودی       

توحیدزیربنای همه ی عبادتهای است

الله تعالی فرمود =وماخلقت الجن والانس الایعبدون=نیافریدیم جن وانسان هارامگربرای انگه مرا عبادت کنند

الله تعالی دوباره فرموده =ولقدبعثنافی کل امه رسولان ان عبدواالله واجتنبوا الطاغوت

منظور ایه ی اول=یعنی من جن ها وانسان ها را بخاطر کدام چیز ویا کدام هدفی دیگر غیر از هدف که عبادت ازعبادت من است نیافریدم ودرین ایه بیان توحیداست دلیل این مدعا ان است که سلف امت اسلامی این بخش ایه الالیعبدون رابه الالیوحدون که معنایش مگر اینکه مرابه یگانگی بپرستیدمی باشدتفسیر کردهاند دلیل برداشت چنین مفهوم ازاین ایه است که ارسال انبیا وپیامبران جلیل القدرازجانب الله تعالی به حاطررساندن توحیدعبادت به مردم وتحقق ان بوده است